سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی عاقلانه

ای برادر قصه چون پیمانه است// معنا اندر وی بسان دانه است// دانه معنی بگیرد مرد عقل// ننگرد پیمانه را گر گشت نقل‏
سلام وقتتون بخیر
سلام وقتتون بخیر
ممنون از اعتمادتون
روان شناس هستم
مشکل یا سؤالتونو بیان فرمایید. برای این که درک درستی از شما و شرایطتون داشته باشم  ابتدا بفرمایید: سن، تحصیلات، جنسیت، وضعیت تأهل، شغل؟ مذهبی هستی؟ سابقه بیماری تیروئید، دیابت، کم خونی، اضطراب و دلشوره های مستمر، افسردگی و وسواس های فکری و عملی؟کی آزمایش خون کامل دادید؟
من حدودا چندسال بایک اقایی دوست بودم و بعد خانواده ها مطلع شدن و نامزد کردیم این اقا ادم هوس بازی هست بارها توی دوران دوستی وارد رابطه با کسای دیگ شد باز بعد از یه تایمی سراغ من اومد و میگف که عوض شده توی اون تایم که نامزد بودیم بهترین اخلاقارو داشت و من فکر کردم که ایشون واقعا تغییر کرده و بهش اعتماد کردم ولی متاسفانه باز خیانت کرد و این بار انقدر وقیح شده بود که اومد گفت که من با یه کسی اشنا شدم و ازش خوشم اومده و باهم تموم کردیم حالا من با این اقا رابطه جنسی داشتم اونم کامل و ایشون قسم خورد قول داد که پای کاری که کرده وایسه ولی الان برگشت به من گفت تو مگه نگفتی اگه بهم نرسیم من نمیخوام ازدواج کنم پس الان چته میخواستی اعتماد نکنی من فکر کردم درس میشم ولی نشدم و از این حرفا من 19 سالمه دانشجو اون اقا 23سالشه ایشان هم دانشجوی انصرافی. بیماری خاصی ندارم
کی اینو گفت؟آخرین بار کی دیدشون؟
ندیدمش جمعه تلفنی صحبت کردیم و دیگه بعدش ازش بی خبرم حدودا یک ماه پیش اخرین دیدارمون بود
خانواده هر دو در جریان بودند؟ خانواده اش رسما آمدند خواستگاری؟
رسما نه ولی هردو درجریان بودن قرار بود یه سری کارهاش که درست شد بیان
چطور این همه سال با هم بودید ولی رسما نیامدند و سفت و سخت درخواست نکردید؟
با تجربه ای که ازش دارید به نظرتون اگه الان برگرده قابل اعتماده؟
احتمال نداره ازدواج کنید با یکی دو فرزند بذاره بره دنبال یکی دیگه و همه مخارج به گردنت بیفته؟
اخه کارنداشت بیکاربود پدرمن تا شغل نداشت قبول نمیکرد که ازدواج کنیم ولی بقیه اعضای خانواده درجریان بودن و منتظر بودن که بره سرکار و رسمی جلو بیاد اصلا دیگه پای دوست داشتن وسط نیس و یه حس تنفر نسبت بهش دارم نمیخوام حتی ببینمش ولی از طرفیم میگم این مسئله باید یه جوری جمع بشه حتی یک درصدهم نمیتونم اعتماد کنم بهش دیگه خواستم با مادرش درمیون بزارم که فهمید زنگ زدم و گفت با خانوادم درارتباط نباش فک میکنه بحث من اینه ک دوسش دارم میخوام برگرده باهم باشیم ولی اصلا دیگه نزاشته ک دوست داشتنی باقی بمونه من اگه دارم کاری میکنم بخاطر ابرومه
چطوری جمع بشه؟
یه مدت عقد کنیم بعد جداشیم
این که بدتر میشه اسم مطلقه بخوره در شناسنامه ات خیلی فرصت ها را از دست میدید
اونجوری حداقل مسئله شرعی بوده نه اینکه هزارتا فکر ناجور بشه درمورد من من بهش اعتماد کرده بودم گفتم شاید حالا که انقدر جدیه نمیزنه زیر حرفش انقد مرد هست پای کاری که کرده بمونه
تا الان که بقیه می دونن عقد نبودید
نمیدونم راه درست چیه واقعا ولی مگه این یه کار دوطرفه نبوده چرا باید فقط من ضربشو ببینم
معمولا وقتی دو چیز به هم بخوره چیزی که حساس تره ضربه می خوره برای همین گوشی خش گیر داره برای همین وسائل الکترونیک را لای ضربه گیر می پیچند اذن پدر در مسائل حقوقی ضربه گیر و خش گیر است یعنی فرد رسما بلند میشه میاد اذن میگیره زیر نظر پدر و خانواده دختر هست تا مشخص بشه فرد واقعا قصد ازدواج داره یا تنوع طلبه یا....
بله درسته حالا من باید چیکارکنم به خانوادش بگم؟
بگی چی میشه به نظرتون؟
نمیدونم
تصور کنید بگید و وادارش کنند به زور عقد کنید و همه فهم بشه شما عقد هستید و بعد دوباره دنبال یکی دیگه بیفته و جدا بشی چطور با هم آشنا شدید؟
از طریق یکی از دوستام
مادرتون ریز نمیشد در این که چه می کنید؟ یا بگه مراقب باشه رابطه نداشته باشید؟ فرزند چندم هستید؟
چرا والا خیلیی بهم گفت خیلی بهم هشدار داد که این ادم ادمِ درستی نیست تنوع طلبه ولی من گوش ندادم اول
ایشون آخرشم زندگی درست و درمونی نخواهد داشت و هر کی باهاش ازدواج کنه یا زود جدا میشه یا ی عمر میسوزه و میسازه خیلی از خانم ها الان با یکی دو فرزند و مخارجش تنها مانده اند چون خودشون معمولا درگیر چنین رابطه ای شده بودند الانم شوهره کاری به نفقه و فرزند نداره دنبال هوسشه باز از جهتی خوبه ازدواج نکردید و بفهمی هوسبازه
من قصدم این بود یه مدت عقد کنیم حق طلاق روهم بگیرم که بعد یک ماه دوماه جداشم راحت اصلا نیتم این نیست حتی یک ثانیه باهاش زندگی کنم
این که به ضرر شما باز تمام میشه بعدش هر چی معتاده میاد خواستگاریت وقتی کسی مطلقه مردم راحت به خود اجازه میدن با هر شرایطی داشته باشن خواستگاری کنن حتما برای ازدواج از همان گام دوم آشنایی باید مشاوره ازدواج شروع بشه
یعنی بیخیال شم؟
تا با شخصیت همدیگره آشنا بشید و از جهتی تا حد زیادی بفهمه چقدر این فرد سرش تو لاک خودشه
اخه من زیاد قصدم ازدواج هم نیست یعنی دیگه نیست قبلا بود و برام مهم نیست اگه تا اخرم هم تنها زندگی کنم ولی نمیخوام بازنده باشم
چقدر احتمال داره تنوع طلب باشه و...
یعنی اگه ی ضربه ای دیگه بخوری بازنده نیستی؟
تصمیم با شما است
اونجوری خودم خواستم که اینطور بشه و کسی گولم نزده
بهم گفت
هر دو راه را در برگه ای بنویسید با مشورت با دیگران ضررها و فواید هر کدام را فهرست کنید
بجز تو اه و ناله ی هزارتا دختر دیگم پشت سرمه و برام مهم نیست
بجز هوس بازیش مشروب میخوره انواع گل و مواد و میکشه رفیق بازه
دزد بوده ظاهرا یه تایمی من بهش گفتم گفت نه توبه کردم دیگه نمیکنم
تمام هشدارهای بی کفایتی برای ازدواج درش جمع بوده
به نظر فایده عقد بستن و جدا شدن چیه؟
حس میکنم اینجوری حالم بهتره الان همش حس میکنم ازم سواستفاده شده باختم
اگه پسر شری باشه کل خاندانش جمع بشن نمی تونن مجبورش کنه ازدواج کنه حرف حرف خودشه
ظاهرا هنوز نتونستی قبول کنی که اهل زندگی نیست امیدی سو سو میزنه که شاید عقد کردید درست شد
از راه دعا و اینها نمیتونم کاری کنم به نظرتون؟
نه چه کار میشه کرد برای اثر بخشی دعا هزار تا کامل دیگه هم شرطه
منظورم دعانویس و ایناست
 اینها هم کلاش و شیادند ی مدت سر کارت میذاره و ی پولی ازت میگیره هزاران نفر مثل شما رفتند نزد دعانویس زندگی شون بهتر که نشد هیچ بدترم شد
اخه من زیاد دیدم طلسم گرفتن و کارشون درست شده ولی به قول شما بعدش خیلی اتفاقای بدتری افتاده
ممکنه مدتی تلقین بشه که انگاری دعا داره اثر می کنه ی دفعه چشمشو باز می کنه می بینه ی فرزندم داره و او هنوز اهل زندگی نشده
بله درسته
چون دعای رمالان و دعانویس ها اگر درست بگویند کار شیطان و جنیان شرور است و اینها به انسان خیر نمی رسونن ممکنه ی مقدار کارها راست و ریست بشه ولی وقت وقتش ضربه شیطانی خود را میزنن
برای همین دین گفته نروید سراغ این افراد
یعنی اون کار ممکنه حل شه ولی اتفاقای بدتری بعدش میوفته؟
بله ممکنه ولی ممکنه شب اول یا همان ماه اول عقد باردار بشی در معارف دینی داریم شیطان نود و نه راه خوب نشون میده تا اعتماد جلب بشه و خوش بین بشی وقت وقتش ضربه کاری را میزنه
حق باشماست
برخی از رمالان و دعانویس ها خودشون کم کم خانم ها را وابسته می کنند و وارد رابطه جنسی میشن برخی هم خلوتی ایجاد می کنند و تجاوز برخی هم برای کارشون نم نم شروع می کنن میگن مثلا دعایی هست باید روی شکمت بنویسم یا روی رونت و کم کم لمس و...
بله متوجهم
قبول دارم زخم عاطفی عمیقی در این رابطه خوردید نیاز دارید مدتی با خودتون باشید
به خودتون کمک کنید که این زخم الیتام پیدا کنه خدا رو شکر بچه ای ازش نداری چون معمولا فرزندان اینها زمینه زیادی برای اعتیاد دارن
بله
پس یعنی کلا بیخیال بشم؟
ببینید تجربه بهم میگه
بعد ببخشید یه سوال به نظرشما احتمال اینکه باز بگرده سمت من وجود داره؟اخه من بهش گفتم دیگه نیا گفت خیالت راحت نمیامم
این که میگید یعنی بی خیال بشم؟ این که میگید میخوام بازنده نباشیم و نمونه های اینها خودفریبی ذهن ناهشیار است یعنی چی؟ یعنی ذهن ناهشیار این همه وابستگی را نمی تونه نادیده بگیره میگه از ستون به ستون فرجه شاید بروم جلو به راه بیاد و..... یعنی برات امیدهایی باز می کنه و شما ی جوری دیگه میخوای رابطه را شروع کنی هرچند در ظاهر میگی متنفرم. در واقع بین عشق ناهشیار و نفرت گیر کرده ای
جمله آخرتون همینه که گفتم
یعنی امید ناهشیار
مراقب خودفریبی ذهنت نباشی چنان ضربه ای در این رابطه می خوری که قد راست نکنی
هزار نشانه داره که اهل زندگی نیست به خودت بیا و برو زیر نظر مشاور حضوری برای مدیریت کردن این وابستگی و خودت را برهان هورمون جنسی مرد مثل شراب است وقتی ترشحش زیاد میشه مرد مهربان میشه و قول و قرار میذاره و قسم می خوره و نوازش می کنه توبه می کنه و میگه عذر میخوای برای همه بدهی هام و... وقتی رابطه تمام میشه کوری جنسی پیش میاد و همه اونا فراموش میشه
بله هنوز بین عشق و وابستگی بیمارگون و نفرت گیر کرده ای و هر باری امید میاد بالا و نمیذاره تصمیم بگیری
برای همین باید زیر نظر مشاور باشید
وقت تمام
مشاوره را مرور کنید و جدی بگیرید بند بند مشاوره را وگرنه عمرتون تباه میشه
حتما ممنونم ازتون
خدا نگهدارتون
 خداخیرتون خدانگهدار
این کتاب را تورقی بکنید در همسرگزینی نباید ساده انگاری کنیم نمودارهای پایانی اش را نیز با دقت ببینید
با ما همراه باشید: کانال ایتا